سوالات متداول چسب کاشی – چسب ساختمانی – خط تولید چسب کاشی

چسب های ساختمانی جهت نصب سنگ و کاشی ( و یا سنگ های مصنوعی ) جهت نمای بیرون ساختمان چه می باشد و روش مصرف آن چگونه است ؟
جهت نصب سنگ و محصولات نمای ساختمان ، در محل هایی که با رطوبت مستقیم در تماس هستند ( همانند نمای بیرون ساختمان ) بهتر است از چسب های پودری استفاده گردد

چسب ساختمانی خمیری آماده برای چه جاههایی کاربرد خواهد داشت ؟
بطور کلی میتوان گفت از چسب های خمیری کاشی و سنگ ، در دیوار ها و جاههایی مورد استفاده می باشد که با رطوبت میتقیم در تماس نباشند . از این چسب در انواع مختلف سطح ( دیوارها ) میتوان استفاده نمود ، از جمله : نصب سنگ یا کاشی جدید روی کاشی و سرامیک یا سنگ قدیمی ، نصب سنگ و سرامیک روی دیوارهای گچی ، نصب سنگ روی دیوارهای سیمانی و آجری و ... که با رطوبت مستقیم در تماس نباشند ، ترمیم موضعی سنگ یا کاشی

آیا مواد اولیه چسب های ساختمانی براحتی در دسترس و قابل تهیه هستند ؟
بله ، تمامی مواد اولیه پلیمری و شیمیایی ، مواد معدنی و... این چسب ها در کشور وجود داشته و تامین آنها بسیار آسان می باشد

برای بسته بندی چه مشاوره ای خواهید داد ؟ آیا در امر بسته بندی راهنمایی می نمایید ؟
شرکت پردازشگران هونام با داشتن پرسنل مجرب در امر طراحی و بازاریابی ، پیشنهادات مختلف جهت طراحی بسته بندی های خاص و با قیمت نازل به مقاضیان ارائه مینماید
همچنین جهت سهولت در امر بازاریابی سیاست های مورد نیاز بلند مدت و کوتاه مدت قابل ارائه می باشد

مدت نگهداری انواع محصولات و چسب ها در چه بازه زمانی می باشد ؟
در فرمولاسیون چسب ها ، افزودنی های نگهدارنده با توجه به مدت زمان مورد نیاز انبارداری تا فروش در نظر گرفته میشود . معمولا این مدت زمان برای چسب ها بین ۶ الی ۸ ماه می باشد. لذا در صورت نیاز میتوان این مدت زمان را به راحتی اضافه و یا کسر نمود

چرا تولید چسب های ساختمانی را بهمراه خط تولید سنگ مصنوعی پیشنهاد می نمایید ؟
:به چندین دلیل که به برخی از این موارد اشاره می نماییم
جهت تولید چسب های ساختمانی نیاز به تهیه دستگاه های خاصی نمی باشد و از همان دستگاه ها و امکانات خط تولید سنگ مصنوعی یا موزاییک ویبره ای می توان به تولید چسب های ساختمانی پرداخت
همسو بودن و نیاز حتمی و مبرم مشتریان سنگ مصنوعی به چسب های ساختمانی ، منجر به فروش محصول دیگر تولید کننده گردیده و در نتیجه افزایش میزان سود را در پی خواهد داشت
ایجاد شغل دوم بدون سرمایه گذاری و همچنین پر کردن اوقات بیکاری های فصلی
ارائه محصول با کیفیت تر نسبت به محصولات مشابه به مشتریان سنگ مصنوعی با قیمتی کمتر از محصولات مشابه
افزودن خاصیت های چسبندگی و ... بیشتر در محصولات با توجه به نوع سنگ های مصنوعی ارائه شده
ایجاد اشتغال مستقیم و غیر مستقیم
افزایش سبد کالای تولید کننده
کسب بازارهای جدیدتر با توجه به نوع محصولات تولیدی

سمنت پلاست سنگ سمنت پلاست سنگ مصنوعی سنگفرش کفپوش موزاییک موزاییک رنگی موزاییک نانو

برای خرید و دریافت لیست قیمت با کارشناسان فروش ما در تماس باشید .

سنگفرش سپاهان قادر است بهترین محصولات را با ارزان ترین قیمت در سراسر ایران به شما تحویل دهد.

آدرس کارخانه :
اصفهان روبروی شهرک صنعتی جی

ارتباط با ما :

http://sepahan-co.ir

03135224183

09132074869


مقاله ده نکته سرمایه گذاری - راه اندازی خط تولید سنگ مصنوعی

آیا به دنبال سرمایه گذاری در یک شغل مناسب با هدف کسب سود مناسب هستید ؟

آیا نمیدانید با بودجه و سرمایه کم چه کاری را راه اندازی نمایید که از ریسک کمتری برخوردار باشد ؟

آیا به دنبال مشاوره مناسب و صادقانه جهت راه اندازی کسب و کار زود بازده میگردید ؟

آیا از تخصص خاصی بهره مند نمی باشید و بدنبال فرصت سرمایه گذاری مناسب که نیازمند به تخصص خاصی نباشد هستید ؟

آیا میخواهید شما نیز یک کار آفرین در امر راه اندازی واحد صنعتی تولید باشید ؟

آیا بدنبال یک شغل جدید پر در آمد میگردید ؟

پس با ما همگام باشید:

در ابتدا نیاز می باشد نکاتی پیرامون راه اندازی کسب و کار جدید ، کارآفرینی شغل و سرمایه گذاری را به شما مهمان محترم گوشزد نماییم :

در بازار رقابتی امروز همه به دنبال ایده های نو وخلاق هستند! و کسانی در این بین موفق می باشند که علم ، هنر ، تجربه ، خلاقیت و نوآوری و ... را با ایده های خاص در هم آمیخته و دیدگاهی متفاوت و فراتر از دیگران داشته باشند.

اگر می خواهید کاری نو آغاز نمائید و یک کار آفرین نمونه باشید این ده نکته ی را در کارتان اعمال کنید :

۱- شما توانایی آن را دارید تا با تلفیق ایده هایتان به شیوه ای منحصر به فرد ، دیگران را شگفت زده نمائید !

اما این نکته را نیز یادتان باشد که برای موفقیت شما باید گامی بردارید که دیگران بر نداشته اند (( بسیاری از افراد این مورد را ریسک می نامند ))

پس بین ایده های مختلفی که در ذهن خود دارید ، ارتباطی غیر معمول اما منطقی و همگن برقرار کنید و آغاز نمایید . این نقطه سکوی پرش شماست ...

وقتی که راه نمی روید زمین هم نمی خورید . این " زمین نخوردن " محصول سکون است نه مهارت .

وقتی تصمیم نمی گیرید وکاری نمی کنید ، مسلما اشتباه هم نمی کنید ؛ این " اشتباه نکردن " محصول انفعال شما است نه انتخاب .

خوب بودن به این معنی نیست که درهای تجربه را برخود ببندید و فقط پرهیز کنید ؛ خوب بودن در انتخاب های صحیح ماست که معنا پیدا کرده و شکل می گیرد.

اشتباه کنید اما آن را مجددا تکرار نکنید !!!

املای ننوشته غلط هم ندارد ...

۲- شما در کاری که انجام می دهید کاملا آزادید !

پس آزادانه عمل نمائید و به هر کاری که فکر می کنید بهتر است دست بزنید ! شما همکنون در محیط و چهاردیواری خودتان قرار دارید . اینجا خانه ی شماست ، و در این خانه شما هر تصمیمی بگیرید قابل اجراست .

۳- قدرت ریسک پذیری خود را بالا ببرید :

آمادگی روبرویی با خطرات را باشید . اگر می خواهید یک کار آفرین نمونه بوده و در کارهایتان به موفقیت دست پیدا کنید ، جای آن نیست که از خطرات هراسی به دل راه بدهید ...

برای بهترین بودن باید محکم قدم برداشت .

ترس از شکست انسان را بسوی شکست می کشاند

۴- در کارهایتان آینده نگر باشید :

در هر کاری که انجام می دهید با بینش و علم به موضوع مربوطه قدم بردارید . فقط به امروز فکر نکنید. دیدگاه خود را در مورد محصولات و خدماتتان گسترش دهید ، بازار و کالاهای مشابه را بشناسید ، منابع تامین مواد اولیه و تجهیزات را بشناسید ، شما باید بتوانید آینده ی کاری را که امروز انجام می دهید در ذهنتان بسنجید و قدرت آن را داشته باشید که برای فردای امروزتان برنامه ریزی کنید .

۵ - از فرصت های پیش رویتان ساده نگذرید :

شما باید مثل یک آهنربا موقعیتها و فرصتهای بوجود آمده را به خود جذب کنید . این جا جای آن نیست که شما فرصتی را از دست بدهید .

از دست دادن فرصت ها مساوی است با جذب تهدیدات

۶- به کارمندان و افراد مجموعه اجازه دهید آزادانه عمل نمایند

در مجموعه ای که دارید به کارمندانتان اجازه این را بدهید که به دنبال ناشناخته ها بروند و روش های جدید را به محک تجربه بگذارند . افرادتان را به خلاقیت و ابتکار تشویق کنید .

همواره در مجموعه از پیشنهادات ( حتی کوچک ) به راحتی و بدون تفکر گذر ننمائید .

۷- مسئولیت پذیر باشید

خود را در برابر منافع خود و سازمان و جلب رضایت مشتری مسئول و پاسخ گو بدانید . مسئولیت پذیری شما کلید جذب مشتری تان خواهد بود .

همچنین شما در قبال برنامه ریزی و کنترل و نظارت بر ارائه کالا و خدماتتان مسئولیت خواهید داشت.

پس بر روی فرآیند تولید کالا و خدماتتان نظارت مستقیم داشته باشید

۸- ظرفیت هایتان را بسنجید

بر اساس ظرفیت هایتان گام بردارید . درست است که در این کار می بایست خطر پذیر بود، اما بدانید که با پلکانی عمل کردن به خودتان فرصت پیشرفت داده اید .

با توجه به میزان بودجه ، توانایی های بالفعل و بالقوه ، امکانات و ... اقدام نمائید.

شروع کردن یک کار بزرگ ، ولی به سرانجام نرساندن آن یعنی شکست . در صورتیکه قدرت مالی کاری را ندارید از اندازه های کوچکتر ولی با قدرت بیشتر آغاز نمایید.

۹- افکارتان را مدیریت کنید

بر افکارتان مدیریت داشته باشید برای آنها چهارچوب ایجاد کنید و کارهایی که می خواهید انجام دهید ابتدا برای خود تعریف کنید .

۱۰- این نکته را هرگز فراموش نکنید : شما می توانید ...

حال که نکات بالا را مطالعه نموده اید به شرح پیشنهاد خود خواهیم پرداخت ؛

در صورتیکه سرمایه ا اندک و یا حتی هنگفت دارید ما به شما سرمایه گذاری و راه اندازی خط تولید سنگ مصنوعی نانو سمنت پلاست بهمراه تکنولوژیهای مرتبط را پیشنهاد می نماییم.

دلایل پیشنهاد شرکت سنگ مصنوعی سمنت پلاست به راه اندازی و سرمایه گذاری خط تولید سنگ مصنوعی سمنت پلاست :

- شما جهت سرمایه گذاری در خط تولید سنگ مصنوعی نانو سمنت پلاست نیاز به داشتن تجربه کاری نخواهید داشت ، زیرا شرکت سنگ مصنوعی هونام ، آموزش های تخصصی جهت راه اندازی خط تولید سنگ مصنوعی سمنت پلاست و چسب های ساختمانی و سنگ های مصنوعی نانو سمنت پلاست را به شما ارائه می نماید. این دوره های آموزش تولید و فرمولاسیون به مدت یک هفته بصورت تئوری و عملی به متقاضیان سرمایه گذاری و کار آفرینی ارائه میگردد.

- جهت راه اندازی خط تولید و سرمایه گذاری کسب و کار ( تولید سنگ مصنوعی سمنت پلاست و تکنولوژی های وابسته ) نیاز به داشتن پرسنل و کارگران تخصصی نمی باشد

- هزینه راه اندازی و سرمایه گذاری کرآفرینی سنگ مصنوعی نانو سمنت پلاست و سایر تکنولوژیها از مبالغ سرمایه گذاری کم نیز امکان پذیر است

- دوره بازگشت سرمایه در سرمایه گذاری خط تولید سمنت پلاست پایین می باشد

- سود و درآمد زایی با سرمایه گذاری در خط تولید سنگ مصنوعی نانو سمنت پلاست با توجه به منطقه جغرافیایی متنوع می باشد. اما میزان سود و درآمد در اشتغال زایی سنگ مصنوعی سمنت پلاست بین ۱۰۰ الی ۵۰۰ درصد با توجه به زیبایی و ماهیت محصول میباشد. همچنین میزان سود دهی در چسب های ساختمانی با توجه به فرمولاسیون و تنوع محصول بین ۵۰ الی ۹۰۰ درصد میباشد. میزان سود و درآمد در اشتغال و سرمایه گذاری خط تولید سنگ مصنوعی مهندسی نانو گلاس بین ۷۰ الی ۳۰۰ درصد میباشد.

کسب سود بالا بهمراه میزان سرمایه گذاری کم از مهمترین مزیت های راه اندازی و سرمایه گذاری در سنگ مصنوعی سمنت پلاست است.

- شما با سرمایه گذاری و خرید یک خط تولید سنگ مصنوعی سمنت پلاست و با دریافت آموزشهای ارائه شده از شرکت سنگ مصنوعی هونام ، صاحب سه تکنولوژی مرتبط ساختمانی میگردید و عملا نیاز به صرف هزینه و خرید ماشین آلات و سرمایه گذاری مجدد نمیباشد

-شرکت سنگ مصنوعی هونام همواره همگام با شما سرمایه گذار محترم خواهد بود و بهترین مشاوره ها را با توجه به میزان سرمایه و بودجه شما متقاضی گرامی ، به شما ارائه خواهد نمود . این مشاوره بصورت رایگان می باشد. جهت راهنمایی در امر سرمایه گذاری در خط تولید سنگ مصنوعی و ... ما نیازمند به اطلاع از میزان سرمایه گذاری و امکانات کارآفرینان محترم خواهیم داشت. تا بهترین حالت را برای شما به ارمغان بیاوریم.

-تنوع محصولات در هر یک از تکنولوژیهای ارائه شده بسیار بالا میباشد و تمام آنها جایگزین مناسب برای کالاهای مصرفی میباشند

جهت کسب اطلاعات بیشتر و مشاوره رایگان در خصوص کارآفرینی و سرمایه گذاری در شغل جدیدتان با ما تماس بگیرید

سمنت پلاست سنگ سمنت پلاست سنگ مصنوعی سنگفرش کفپوش موزاییک موزاییک رنگی موزاییک نانو

برای خرید و دریافت لیست قیمت با کارشناسان فروش ما در تماس باشید .

سنگفرش سپاهان قادر است بهترین محصولات را با ارزان ترین قیمت در سراسر ایران به شما تحویل دهد.

آدرس کارخانه :
اصفهان روبروی شهرک صنعتی جی

ارتباط با ما :

http://sepahan-co.ir

03135224183

09132074869


مقاله نکات بازاریابی - راهنمایی فعالان زمینه تولید سنگ مصنوعی

سه مفهوم برای انتخاب معیارهای بازاریابی

برای شناسایی فاکتورهای موفقیت و معیارهای اندازه گیری آن ابتدا باید درک درستی از اهداف شرکت خود داشته باشید. شرکت تازه تاسیسی که به دنبال وارد کردن جنس خود به بازار است مسلما" اهداف متفاوتی نسبت به شرکت بزرگی دارد که می خواهد روابط نزدیک تری با مشتریان خود برقرار نماید.
اما تمام افرادی که قصد انتخاب معیارهایی برای سنجش عملکرد بازاریابی دارند باید عواملی را در نظر بگیرند که اثرات مثبت سه مفهوم زیر را داشته باشند:
1- جذب مشتری
2- حفظ مشتری
3- کسب درآمد

اولین وظیفه بخش بازاریابی توانمند کردن یک تشکیلات برای جذب مشتری می باشد . بدون مشتری، نه درآمدی وجود دارد و نه تجارتی!
جذب مشتری شرکت را برای بالا بردن حجم کارهای تجاری خود تقویت خواهد کرد.
البته بازاریابی انتهای کار فروش نیست بلکه در این بخش به مشتری آگاهی داده می شود و سعی بر آن است که توجه مشتری به مسئله مورد نظر معطوف شود.

معیارهایی که برای اندازه گیری موفقیت در بازار به کار می روند عبارتند از:

• سرعت افزایش مشتریان
• درصد انتخاب محصول از میان محصولات مشابه
• درجه معروفیت و شهرت
• وسعت توزیع

دومین وظیفه بخش بازاریابی حفظ مشتریان فعلی شرکت و افزایش و فعال کردن هر چه بیشتر آنهاست. این بخش از کار ممکن است قدری مشکل تر باشد و نیاز به سرمایه گذاری داشته باشد زیرا مشتریانی که به سختی از این در وارد شده اند، به آسانی از در دیگر خارج می شوند!
مشکلات و مسائل زیادی وجود دارند که قدرت شما را در این بخش محدود می کنند. اما معیارهای زیر شما را برای اندازه گیری عملکرد شرکت در حفظ مشتری یاری می کند :

• میزان فروش های دائمی و مقطعی
• تعداد مشتریان
• سرعت رشد فروش
• تعداد مشتریان تازه جذب شده
• میزان وفاداری و دفاع مشتریان از شما

سومین وظیفه بخش بازاریابی حضور در بازار و کسب در آمد است.
تا سال 1970 درآمد شرکت ها تنها از روی مبالغ دریافتی و اسناد شرکت محاسبه می شد. اما امروزه سرمایه های نامحسوسی مانند خصوصیات و تواناییهای ذهنی و فکری افراد، مشتریان با ارزش، امتیازات کسب شده و حس رضایتمندی مشتریان و... جزء درآمدها محسوب می شوند و می توانند اثر مثبتی روی عملکرد شرکت داشته باشند.

بازاریابان حرفه ای برای بالا بردن درآمدها و حضور در بازار از معیارهای زیر کمک می گیرند:
• میزان سود
• مشتریان با ارزش
• درصد مقبولیت محصولات جدید شرکت
• تعداد طرفداران محصولات شرکت

با توجه به ساختار شرکت برای به دست آوردن حداکثر کارایی و سود باید مجموعه ای از معیارها انتخاب شود و دنباله ای از اعمال به طور پیوسته برای کنترل، آنالیز و گزارش عملکرد، انجام گیرد.

به این ترتیب در طول زمان، اطلاعات با ارزشی به دست می آید که نشان خواهد داد :

- کدام یک از تاکتیک های بازاریابی موثرترند؟
- کدام بخش از افراد پتانسیل خرید بیشتری دارند؟
- کدام مشتریان سود بیشتری را عاید شرکت کرده اند؟
- و در کل عملیات فروش چگونه انجام می شود؟

نکته مهم دیگر آن است که این معیارها در اثر گذشت زمان قابل تغییرند. با رشد شرکت و بازار کار، بازاریابان نیز باید بررسی مجددی روی معیارهای خود انجام دهند و آن ها را با اهداف جدید سازگار کنند. رقبای شما ممکن است به شاخص ها و رکوردهای بالاتری دست یابند و معیارهای شما دیگر قابل قبول نباشند. بعضی از معیارها کهنه می شوند و روشها و معیارهای جدیدی برای اندازه گیری به وحود می آیند.

کار کردن بدون معیار مانند راه رفتن با چشمان بسته است.
بدون اندازه گیری، تصمیم گیری در رابطه با تغییرات و روش های جدید بسیار سخت خواهد بود. اما استفاده درست از اندازه ها، راهنمای شما برای گسترش حضور در بازار و جذب مشتریان بسیار متنوع خواهد بود و شما را برای کسب شاخص ها و رکوردهای جدید توانمند خواهد کرد.

اولین سال راه اندازی تجارت مسلما پر فراز و نشیب خواهد بود. هر اندازه که با دقت و دانش پیش بروید، باز هم مرتکب اشتباهاتی خواهید شد. اما اگر ذهن خود را آماده کنید و به تجربیات دیگران توجه کنید، می توانید از وقوع بسیاری از این اشتباهات پیشگیری کنید.
در این فرصت به 7 اشتباه بزرگ تازه کاران و راه حلهائی برای گریز از آنها اشاره می کنیم.

اشتباه اول: راندن یک ماشین تندرو در جاده ای خاکی :
همه ما شنیده ایم که برای آغاز هر کار، به محرکی قوی و شور و شوق فراوان ، احتیاج است. اما داشتن این حرارت اولیه به تنهایی کاری از پیش نمی برد.
شما به یک برنامه احتیاج دارید.
در زمینه تجارتتان، درخصوص مشتریان و رقبای خود عمیقا تحقیق کنید و یک مدل حقیقی و مفید برای تجارت خود ساخته و روی یک سوال مهم تکیه کنید:
چگونه می خواهید پول در بیاورید؟
فرض کنید که در صدد باز کردن یک مغازه هستید. محلی را انتخاب می کنید که باید هزینه اجاره آنرا بپردازید. ممکن است مخارج زیادی نیز برای تهیه دکورمناسب متحمل شوید بدون آنکه به نحوه بازگشت این هزینه ها بیاندیشید. محصولات شما کامل نیستند و به فکر بازاریابی هم نیستید. قطعا پس از چند ماه تجارت شما سقوط خواهد کرد.

نکته:هیچ روز کاری خود را بدون برنامه طی نکنید.

اشتباه دوم : ارزان فروشی :
از یک کودک بخواهید که بین یک کریستال 12 وجهی بدلی و یک قطعه الماس، یکی را انتخاب کند. کودک کریستال را انتخاب خواهد کرد. تازه کاران تجارت نیز به همین صورت عمل می کنند، فریب کمیت را می خورند و به کیفیت اهمیت نمی دهند.
آنها می اندیشند که اگر جنسهای ارزان قیمت را عرضه کنند، فروش بهتری خواهند داشت و بزودی میلیونر خواهند شد.
اما این تصور اشتباه بزرگی است.
تازه کاران دنیای تجارت قیمتهای محصولات و خدمات خود را بسیار پائین در نظر می گیرند و به این ترتیب در طول زندگی کاری خود نگران پول درآوردن خواهند بود و حتی زمانی که سفارشی دریافت می کنند، خوشحال نخواهند شد زیرا فروش برای آنها سود کافی به همراه نخواهد داشت.
قبل از قیمت گذاری، همه چیز را بسنجید. هزینه های ثابت و متغیر را محاسبه کنید. روشهای تجاری و قیمتهای رقبا را مورد توجه قرار دهید و استراتژی فروش و بازاریابی خود را بهینه کرده و درآمد قابل قبول خود را در نظر آورید

نکته:کریستالهای بدلی را به الماسها ترجیح ندهید.

اشتباه سوم: راه اندازی تجارت فقط برای هیجان:
بیشتر اشخاصی که در حال راه اندازی یک تجارت هستند، افرادی رویایی، خیال پرداز و ماجراجو هستند که بیشتر به دنبال هیجان می گردند. این افراد به جای تفکر و تحمل جزئیات دشوار این کار، به فکر پیش روی هستند و می خواهند که مسائل و بحرانها را به نوعی پشت سر بگذارند تا دوباره به میدان بازی برگردند و ماجراهای آن را دنبال کنند.
اما خستگی و ملالت از همین مسائل جزئی به تدریج ظاهر زیبای تجارت را به خطر خواهد انداخت . هدف تجارت کسب درآمد است و به مخاطره انداختن وضعیت فعلی در این حیطه نمی گنجد.

نکته:تجارت را وسیله ای برای هیجان انگیز کردن زندگی قرار ندهید.

اشتباه چهارم: غفلت از بازاریابی :
تعداد کمی از صاحبان تجارتهایی که تازه تاسیس شده اند برای بازاریابی اهمیت قائل می شوند و برنامه و بودجه خاصی برای آن اختصاص می دهند، زیرا تصور می کنند که بازاریابی یک خرج غیر ضروری است و یا به علت شکستهای مقطعی از تاثیر بازاریابی در فروش مایوس می شوند.
بازاریابی، فروش فرد را تضمین می کند. اما به یاد داشته باشید که فروش هر روز محدود به همان روز است و لزوما فرآیندی ادامه دار نیست.
نمی توان از مرحله طرح و برنامه مستقیما به مرحله فروش رسید و بازاریابی را فراموش کرد.
این اشتباه از ناآگاهی افراد نسبت به چرخه فروش ناشی می شود. اولین افرادی که برای راه اندازی تجارت به آنها احتیاج دارید، بازاریابها هستند. بازاریاب ها هستند که می توانند شما را به دیگران معرفی کنند. پس از آن موقعیت فروش فراهم خواهد شد.

نکته:قبل از ارسال پیام آشنایی، به دنبال معامله نباشید.

اشتباه پنجم: اسارت در تجارت به جای ریاست به آن :
هنگامی که فردی 3 یا 4 وظیفه معین را در 7 روز هفته انجام می دهد نیازی به بهره گیری از شیوه های مدیریتی احساس نمی شود. در آغاز به کار یک تجارت نیز، اتفاقات ناگهانی اما قابل پیش بینی بوقوع می پیوندد که می توان آنها را توسط تجربیات شخصی یا با استفاده از روش آزمون و خطا حل کرد. اما همین طور که تجارت شما رشد می کند،مسائل پیچیده تر خواهند شد و این دو روش دیگر پاسخگوی آن ها نخواهند بود.
شما مسئول همه چیز هستید. شما باید اهداف تجارت را تعیین کنید و روش ها را انتخاب کنید، یا شخصی را برای انجام این وظیفه منصوب کنید. بدون داشتن سیاست معین و شفاف در مورد مشخصات مشاغل ، استخدام ها ، اخراج ها ، تعطیلات ، نحوه جبران کمبودها ، چگونگی ترفیع ها و... شرکت و تجارت نوپای شما در معرض آسیب ها و خطرات جدی قرار خواهد گرفت و نهایتا" تجارت شما ضعیف خواهد شد.
توجه کنید که کتاب راهنمای قوانین شرکت شما (حتی در حد یک صفحه) باید وجود داشته باشد.

نکته:اختیارات و وظایف خود را فراموش نکنید.

اشتباه ششم: پیش بینی ناقص بودجه :
تازه کاران تجارت معمولا" نیازهای مالی خود را دست کم می گیرند. این افراد، در ابتدای کار هزینه زیادی را صرف خرید لوازم اداری و محصولاتی می کنند که ممکن است بسیار تخصصی تر از آن چه باشد که به آن نیاز دارند. هم چنین به این موضوع توجه نمی کنند که اکثر مشتریان به طور اقساط خرید می کنند و بازگشت پول به کندی انجام می گیرد.
به همین علت مشاوران مدیریت معمولا" پیشنهاد می کنند که پس از محاسبه بودجه مورد نیاز خود برای راه اندازی تجارت، حداقل 50% به آن اضافه کنید. به این ترتیب برای مدیریت ریسک های احتمالی آماده خواهید شد.

نکته:در مورد بودجه واقع بین باشید.

اشتباه هفتم: روابط غلط:
شروع هر فعالیتی احتیاج به کار فراوان و سیستم پشتیبان دارد. فشار تعهدات زمانی و مسائل مالی باعث بروز مشکلاتی در روابط خواهد شد. باید قدری از بار خود را سبک کنید و از کمک نزدیکان و دوستان خود در حد امکان استفاده کنید.

نکته:نگذارید که یک اشتباه باعث یک عمر پشیمانی شود.

بسیاری از اشتباهات به این دلیل بروز می کنند که تازه کاران تصور می کنند که تمام کارها را باید خود به تنهایی انجام دهند. به جای این کار بهتر است نقاط قوت خود را بشناسید و کمبودهای خود را بپذیرید و بعضی از امور را به دست متخصصین خاص آن بسپارید.

هنگامی که به مسائل و شکست های اجتناب ناپذیر برخورد می کنید، این ضرب المثل قدیمی را به یاد بیاورید که:هر شکست پلی است برای پیروزی های آینده.

عوامل متعددی برای موفقیت در بازاریابی کالا و خدمات وجود دارد.

بازاریابی چیست ؟ هیچ شده است که پیش خودتان ، از خودتان بپرسید که بازاریابی اصلاً و اصولاً چیست؟ در ده دوازده سال اخیر، از افراد بسیاری که سالها در کار فروش کالا یا خدمات بودند این سوال را پرسیده ام. موفق ترین آنها هم گاهی در بیان یک تعریف کوتاه و مختصر از بازاریابی دچار مشکل می شد. هر کسی تعریفی را ارائه میداد و از دید خودش فکر می کرد که دارد جامع ترین و کامل ترین پاسخ را می‌دهد. اما متاسفانه کمتر اتفاق می افتاد که فردی بیاید و یک تعریف درست و حسابی از بازاریابی به ما بدهد. بازاریابی یک هدف ناب و مشخص دارد: «کمک» به «پاسخگویی به نیاز یا نیازهای مشترک» «گروهی از مردم» - کار بازاریاب (چه در اینترنت یا در فضای واقعی) در اصل این است که آن گروه از مردم را که نیاز یا نیازهای مشترکی دارند و البته «قدرت خرید» نیز دارند بیابد و به آنها «کمک» کنند تا با شناخت، خرید (یا مصرف) کالا و خدمات ما، آن «نیاز» را برطرف سازند و به آن در حقیقت پاسخ گویند. بازاریابی درست مثل شکار یا ماهیگیری است. برای شکار و ماهیگیری شما نیاز به یک سری ابزار دارید : اولین گام برای بازاریابی «جمع آوری» اطلاعات است: من برای شکار کجا باید بروم؟ چه فروشگاهی را می شناسید که لوازم شکار یا ماهیگیری بفروشد؟ آیا مجله ای در این زمینه چاپ می شود؟ شکارچیان یا ماهیگران معروف و مشهور کجا جمع می شوند و چطور می توانیم آنها را پیدا کنیم؟ با پرسش هایی از این دست، علاقمندان، شروع به جمع آوری اطلاعات می کنند. ماهیگیران باید که انواع ماهی را نیز بشناسند و بدانند که نیاز ماهیها (از لحاظ نور و غدا و دما و درجه حرارت و ...) چیست؟ به همین ترتیب است که بازاریاب باید بداند مخاطبین هدفش کجا قرار دارند و نیازهای آنان چیست؟ «قدرت خرید» مخاطبین هدف بسیار مهم است و بازاریاب های موفق وقت و سرمایه خود را در جایی صرف می کنند که برایشان بازده دارد

بازاریاب های موفق، از کوچک شروع می کنند. هدف خودشان را می دانند و البته و مهمتر از آن «کالا» و یا «خدماتی» را که عرضه می کنند بخوبی می شناسند. کار بازاریاب در واقع این است که «استفاده از آن کالا یا خدماتی که عرضه می کند را به مردمی که برای پاسخگویی به نیازهایشان به آن محصول یا خدمات احتیاج دارند توصیه می کند.»

این قضیه خیلی مهم است: بازاریاب توصیه می کند ... نمی فروشد! فروش با بخش و یا واحد فروش است. شما وقتی کالا یا خدماتی را به یکی از دوستانتان توصیه می کنید، مثلاً وقتی که می گویید که برو فلان فیلم را ببین یا فلان کاست موسیقی را بخر، در واقع دارید خرید بلیط فیلم یا آن کاست را توصیه می کنید. شما دارید برای آن فیلم یا کاست موسیقی بازاریابی می کنید - گاه بدون آنکه خودتان خبر داشته باشید. افرادی که چیزی را توصیه می کنند حتماً خودشان آن را مصرف کرده اند و از آن رضایت داشته اند پس بازاریاب های موفق کسانی هستند که خودشان مصرف کننده کالا و خدماتشان هستند و از آن واقعاً رضایت دارند. کالا و خدماتی را بازاریابی کنید که واقعاً آن را خودتان نیز استفاده می کنید و از اینکه آن را بکار می برید رضایت دارید.

شرکت ها و موسسات، چه بزرگ و چه کوچک، باید تحقیق وشناسایی بازار هدف را سر لوحه اقداماتشان قرار دهند. نیازهای واقعی (کوتاه یا بلند مدت) بازارشان را پیدا کنند و خدمات یا محصولاتی را عرضه کنند که بتواند نیاز مردم را جواب بدهد. متقاعد کردن شرکت ها و موسسات در بکار گیری یا روی آوردن به بازاریابی حرفه ای کار ساده ای است شاید خیلی از آنها فکر می کنند تبلیغ یعنی بازاریابی، اما تبلیغ تنها یکی از ابزارهای بازاریابی است. بازاریابی حرفه ای استراتژی های متعددی دارد، تکنیک ها و تاکتیک های متعددی دارد که بازاریابان حرفه ای باید که آن شیوه ها و روش ها را بیاموزند و بلافاصله به همکاران خود آموزش دهند. حیات سیستم های کوچک و بزرگ در گرداب گسترده گیتی به میزان آموزشی که می بینند و یا ارایه می دهند بستگی دارد. به آنهایی که در برابر ایجاد تیم ها و یا واحدهای بازاریابی در یک شرکت یا موسسه کوچک مقاومت می کنند باید این را گفت که جلب اعتماد مخاطبین شما کار ساده ای نیست، کسی از کالا یا خدماتی که ارایه می دهید مطلع نیست، مزایای استفاده از کالا و خدمات شما را نمی دانند، پس چه باید کرد: گروه هایی را باید تعلیم داد تا به درستی کالا و خدمات شما را به دست مصرف کننده واقعی برسانند

 

سمنت پلاست سنگ سمنت پلاست سنگ مصنوعی سنگفرش کفپوش موزاییک موزاییک رنگی موزاییک نانو


مقاله استراتژی بازاریابی فروش در شرایط رکود بحران-سنگ مصنوعی

سه مفهوم برای انتخاب معیارهای بازاریابی

برای شناسایی فاکتورهای موفقیت و معیارهای اندازه گیری آن ابتدا باید درک درستی از اهداف شرکت خود داشته باشید. شرکت تازه تاسیسی که به دنبال وارد کردن جنس خود به بازار است مسلما" اهداف متفاوتی نسبت به شرکت بزرگی دارد که می خواهد روابط نزدیک تری با مشتریان خود برقرار نماید.
اما تمام افرادی که قصد انتخاب معیارهایی برای سنجش عملکرد بازاریابی دارند باید عواملی را در نظر بگیرند که اثرات مثبت سه مفهوم زیر را داشته باشند:
1- جذب مشتری
2- حفظ مشتری
3- کسب درآمد

اولین وظیفه بخش بازاریابی توانمند کردن یک تشکیلات برای جذب مشتری می باشد . بدون مشتری، نه درآمدی وجود دارد و نه تجارتی!
جذب مشتری شرکت را برای بالا بردن حجم کارهای تجاری خود تقویت خواهد کرد.
البته بازاریابی انتهای کار فروش نیست بلکه در این بخش به مشتری آگاهی داده می شود و سعی بر آن است که توجه مشتری به مسئله مورد نظر معطوف شود.

معیارهایی که برای اندازه گیری موفقیت در بازار به کار می روند عبارتند از:

• سرعت افزایش مشتریان
• درصد انتخاب محصول از میان محصولات مشابه
• درجه معروفیت و شهرت
• وسعت توزیع

دومین وظیفه بخش بازاریابی حفظ مشتریان فعلی شرکت و افزایش و فعال کردن هر چه بیشتر آنهاست. این بخش از کار ممکن است قدری مشکل تر باشد و نیاز به سرمایه گذاری داشته باشد زیرا مشتریانی که به سختی از این در وارد شده اند، به آسانی از در دیگر خارج می شوند!
مشکلات و مسائل زیادی وجود دارند که قدرت شما را در این بخش محدود می کنند. اما معیارهای زیر شما را برای اندازه گیری عملکرد شرکت در حفظ مشتری یاری می کند :

• میزان فروش های دائمی و مقطعی
• تعداد مشتریان
• سرعت رشد فروش
• تعداد مشتریان تازه جذب شده
• میزان وفاداری و دفاع مشتریان از شما

سومین وظیفه بخش بازاریابی حضور در بازار و کسب در آمد است.
تا سال 1970 درآمد شرکت ها تنها از روی مبالغ دریافتی و اسناد شرکت محاسبه می شد. اما امروزه سرمایه های نامحسوسی مانند خصوصیات و تواناییهای ذهنی و فکری افراد، مشتریان با ارزش، امتیازات کسب شده و حس رضایتمندی مشتریان و... جزء درآمدها محسوب می شوند و می توانند اثر مثبتی روی عملکرد شرکت داشته باشند.

بازاریابان حرفه ای برای بالا بردن درآمدها و حضور در بازار از معیارهای زیر کمک می گیرند:
• میزان سود
• مشتریان با ارزش
• درصد مقبولیت محصولات جدید شرکت
• تعداد طرفداران محصولات شرکت

با توجه به ساختار شرکت برای به دست آوردن حداکثر کارایی و سود باید مجموعه ای از معیارها انتخاب شود و دنباله ای از اعمال به طور پیوسته برای کنترل، آنالیز و گزارش عملکرد، انجام گیرد.

به این ترتیب در طول زمان، اطلاعات با ارزشی به دست می آید که نشان خواهد داد :

- کدام یک از تاکتیک های بازاریابی موثرترند؟
- کدام بخش از افراد پتانسیل خرید بیشتری دارند؟
- کدام مشتریان سود بیشتری را عاید شرکت کرده اند؟
- و در کل عملیات فروش چگونه انجام می شود؟

نکته مهم دیگر آن است که این معیارها در اثر گذشت زمان قابل تغییرند. با رشد شرکت و بازار کار، بازاریابان نیز باید بررسی مجددی روی معیارهای خود انجام دهند و آن ها را با اهداف جدید سازگار کنند. رقبای شما ممکن است به شاخص ها و رکوردهای بالاتری دست یابند و معیارهای شما دیگر قابل قبول نباشند. بعضی از معیارها کهنه می شوند و روشها و معیارهای جدیدی برای اندازه گیری به وحود می آیند.

کار کردن بدون معیار مانند راه رفتن با چشمان بسته است.
بدون اندازه گیری، تصمیم گیری در رابطه با تغییرات و روش های جدید بسیار سخت خواهد بود. اما استفاده درست از اندازه ها، راهنمای شما برای گسترش حضور در بازار و جذب مشتریان بسیار متنوع خواهد بود و شما را برای کسب شاخص ها و رکوردهای جدید توانمند خواهد کرد.

اولین سال راه اندازی تجارت مسلما پر فراز و نشیب خواهد بود. هر اندازه که با دقت و دانش پیش بروید، باز هم مرتکب اشتباهاتی خواهید شد. اما اگر ذهن خود را آماده کنید و به تجربیات دیگران توجه کنید، می توانید از وقوع بسیاری از این اشتباهات پیشگیری کنید.
در این فرصت به 7 اشتباه بزرگ تازه کاران و راه حلهائی برای گریز از آنها اشاره می کنیم.

اشتباه اول: راندن یک ماشین تندرو در جاده ای خاکی :
همه ما شنیده ایم که برای آغاز هر کار، به محرکی قوی و شور و شوق فراوان ، احتیاج است. اما داشتن این حرارت اولیه به تنهایی کاری از پیش نمی برد.
شما به یک برنامه احتیاج دارید.
در زمینه تجارتتان، درخصوص مشتریان و رقبای خود عمیقا تحقیق کنید و یک مدل حقیقی و مفید برای تجارت خود ساخته و روی یک سوال مهم تکیه کنید:
چگونه می خواهید پول در بیاورید؟
فرض کنید که در صدد باز کردن یک مغازه هستید. محلی را انتخاب می کنید که باید هزینه اجاره آنرا بپردازید. ممکن است مخارج زیادی نیز برای تهیه دکورمناسب متحمل شوید بدون آنکه به نحوه بازگشت این هزینه ها بیاندیشید. محصولات شما کامل نیستند و به فکر بازاریابی هم نیستید. قطعا پس از چند ماه تجارت شما سقوط خواهد کرد.

نکته:هیچ روز کاری خود را بدون برنامه طی نکنید.

اشتباه دوم : ارزان فروشی :
از یک کودک بخواهید که بین یک کریستال 12 وجهی بدلی و یک قطعه الماس، یکی را انتخاب کند. کودک کریستال را انتخاب خواهد کرد. تازه کاران تجارت نیز به همین صورت عمل می کنند، فریب کمیت را می خورند و به کیفیت اهمیت نمی دهند.
آنها می اندیشند که اگر جنسهای ارزان قیمت را عرضه کنند، فروش بهتری خواهند داشت و بزودی میلیونر خواهند شد.
اما این تصور اشتباه بزرگی است.
تازه کاران دنیای تجارت قیمتهای محصولات و خدمات خود را بسیار پائین در نظر می گیرند و به این ترتیب در طول زندگی کاری خود نگران پول درآوردن خواهند بود و حتی زمانی که سفارشی دریافت می کنند، خوشحال نخواهند شد زیرا فروش برای آنها سود کافی به همراه نخواهد داشت.
قبل از قیمت گذاری، همه چیز را بسنجید. هزینه های ثابت و متغیر را محاسبه کنید. روشهای تجاری و قیمتهای رقبا را مورد توجه قرار دهید و استراتژی فروش و بازاریابی خود را بهینه کرده و درآمد قابل قبول خود را در نظر آورید

نکته:کریستالهای بدلی را به الماسها ترجیح ندهید.

اشتباه سوم: راه اندازی تجارت فقط برای هیجان:
بیشتر اشخاصی که در حال راه اندازی یک تجارت هستند، افرادی رویایی، خیال پرداز و ماجراجو هستند که بیشتر به دنبال هیجان می گردند. این افراد به جای تفکر و تحمل جزئیات دشوار این کار، به فکر پیش روی هستند و می خواهند که مسائل و بحرانها را به نوعی پشت سر بگذارند تا دوباره به میدان بازی برگردند و ماجراهای آن را دنبال کنند.
اما خستگی و ملالت از همین مسائل جزئی به تدریج ظاهر زیبای تجارت را به خطر خواهد انداخت . هدف تجارت کسب درآمد است و به مخاطره انداختن وضعیت فعلی در این حیطه نمی گنجد.

نکته:تجارت را وسیله ای برای هیجان انگیز کردن زندگی قرار ندهید.

اشتباه چهارم: غفلت از بازاریابی :
تعداد کمی از صاحبان تجارتهایی که تازه تاسیس شده اند برای بازاریابی اهمیت قائل می شوند و برنامه و بودجه خاصی برای آن اختصاص می دهند، زیرا تصور می کنند که بازاریابی یک خرج غیر ضروری است و یا به علت شکستهای مقطعی از تاثیر بازاریابی در فروش مایوس می شوند.
بازاریابی، فروش فرد را تضمین می کند. اما به یاد داشته باشید که فروش هر روز محدود به همان روز است و لزوما فرآیندی ادامه دار نیست.
نمی توان از مرحله طرح و برنامه مستقیما به مرحله فروش رسید و بازاریابی را فراموش کرد.
این اشتباه از ناآگاهی افراد نسبت به چرخه فروش ناشی می شود. اولین افرادی که برای راه اندازی تجارت به آنها احتیاج دارید، بازاریابها هستند. بازاریاب ها هستند که می توانند شما را به دیگران معرفی کنند. پس از آن موقعیت فروش فراهم خواهد شد.

نکته:قبل از ارسال پیام آشنایی، به دنبال معامله نباشید.

اشتباه پنجم: اسارت در تجارت به جای ریاست به آن :
هنگامی که فردی 3 یا 4 وظیفه معین را در 7 روز هفته انجام می دهد نیازی به بهره گیری از شیوه های مدیریتی احساس نمی شود. در آغاز به کار یک تجارت نیز، اتفاقات ناگهانی اما قابل پیش بینی بوقوع می پیوندد که می توان آنها را توسط تجربیات شخصی یا با استفاده از روش آزمون و خطا حل کرد. اما همین طور که تجارت شما رشد می کند،مسائل پیچیده تر خواهند شد و این دو روش دیگر پاسخگوی آن ها نخواهند بود.
شما مسئول همه چیز هستید. شما باید اهداف تجارت را تعیین کنید و روش ها را انتخاب کنید، یا شخصی را برای انجام این وظیفه منصوب کنید. بدون داشتن سیاست معین و شفاف در مورد مشخصات مشاغل ، استخدام ها ، اخراج ها ، تعطیلات ، نحوه جبران کمبودها ، چگونگی ترفیع ها و... شرکت و تجارت نوپای شما در معرض آسیب ها و خطرات جدی قرار خواهد گرفت و نهایتا" تجارت شما ضعیف خواهد شد.
توجه کنید که کتاب راهنمای قوانین شرکت شما (حتی در حد یک صفحه) باید وجود داشته باشد.

نکته:اختیارات و وظایف خود را فراموش نکنید.

اشتباه ششم: پیش بینی ناقص بودجه :
تازه کاران تجارت معمولا" نیازهای مالی خود را دست کم می گیرند. این افراد، در ابتدای کار هزینه زیادی را صرف خرید لوازم اداری و محصولاتی می کنند که ممکن است بسیار تخصصی تر از آن چه باشد که به آن نیاز دارند. هم چنین به این موضوع توجه نمی کنند که اکثر مشتریان به طور اقساط خرید می کنند و بازگشت پول به کندی انجام می گیرد.
به همین علت مشاوران مدیریت معمولا" پیشنهاد می کنند که پس از محاسبه بودجه مورد نیاز خود برای راه اندازی تجارت، حداقل 50% به آن اضافه کنید. به این ترتیب برای مدیریت ریسک های احتمالی آماده خواهید شد.

نکته:در مورد بودجه واقع بین باشید.

اشتباه هفتم: روابط غلط:
شروع هر فعالیتی احتیاج به کار فراوان و سیستم پشتیبان دارد. فشار تعهدات زمانی و مسائل مالی باعث بروز مشکلاتی در روابط خواهد شد. باید قدری از بار خود را سبک کنید و از کمک نزدیکان و دوستان خود در حد امکان استفاده کنید.

نکته:نگذارید که یک اشتباه باعث یک عمر پشیمانی شود.

بسیاری از اشتباهات به این دلیل بروز می کنند که تازه کاران تصور می کنند که تمام کارها را باید خود به تنهایی انجام دهند. به جای این کار بهتر است نقاط قوت خود را بشناسید و کمبودهای خود را بپذیرید و بعضی از امور را به دست متخصصین خاص آن بسپارید.

هنگامی که به مسائل و شکست های اجتناب ناپذیر برخورد می کنید، این ضرب المثل قدیمی را به یاد بیاورید که:هر شکست پلی است برای پیروزی های آینده.

عوامل متعددی برای موفقیت در بازاریابی کالا و خدمات وجود دارد.

بازاریابی چیست ؟ هیچ شده است که پیش خودتان ، از خودتان بپرسید که بازاریابی اصلاً و اصولاً چیست؟ در ده دوازده سال اخیر، از افراد بسیاری که سالها در کار فروش کالا یا خدمات بودند این سوال را پرسیده ام. موفق ترین آنها هم گاهی در بیان یک تعریف کوتاه و مختصر از بازاریابی دچار مشکل می شد. هر کسی تعریفی را ارائه میداد و از دید خودش فکر می کرد که دارد جامع ترین و کامل ترین پاسخ را می‌دهد. اما متاسفانه کمتر اتفاق می افتاد که فردی بیاید و یک تعریف درست و حسابی از بازاریابی به ما بدهد. بازاریابی یک هدف ناب و مشخص دارد: «کمک» به «پاسخگویی به نیاز یا نیازهای مشترک» «گروهی از مردم» - کار بازاریاب (چه در اینترنت یا در فضای واقعی) در اصل این است که آن گروه از مردم را که نیاز یا نیازهای مشترکی دارند و البته «قدرت خرید» نیز دارند بیابد و به آنها «کمک» کنند تا با شناخت، خرید (یا مصرف) کالا و خدمات ما، آن «نیاز» را برطرف سازند و به آن در حقیقت پاسخ گویند. بازاریابی درست مثل شکار یا ماهیگیری است. برای شکار و ماهیگیری شما نیاز به یک سری ابزار دارید : اولین گام برای بازاریابی «جمع آوری» اطلاعات است: من برای شکار کجا باید بروم؟ چه فروشگاهی را می شناسید که لوازم شکار یا ماهیگیری بفروشد؟ آیا مجله ای در این زمینه چاپ می شود؟ شکارچیان یا ماهیگران معروف و مشهور کجا جمع می شوند و چطور می توانیم آنها را پیدا کنیم؟ با پرسش هایی از این دست، علاقمندان، شروع به جمع آوری اطلاعات می کنند. ماهیگیران باید که انواع ماهی را نیز بشناسند و بدانند که نیاز ماهیها (از لحاظ نور و غدا و دما و درجه حرارت و ...) چیست؟ به همین ترتیب است که بازاریاب باید بداند مخاطبین هدفش کجا قرار دارند و نیازهای آنان چیست؟ «قدرت خرید» مخاطبین هدف بسیار مهم است و بازاریاب های موفق وقت و سرمایه خود را در جایی صرف می کنند که برایشان بازده دارد

بازاریاب های موفق، از کوچک شروع می کنند. هدف خودشان را می دانند و البته و مهمتر از آن «کالا» و یا «خدماتی» را که عرضه می کنند بخوبی می شناسند. کار بازاریاب در واقع این است که «استفاده از آن کالا یا خدماتی که عرضه می کند را به مردمی که برای پاسخگویی به نیازهایشان به آن محصول یا خدمات احتیاج دارند توصیه می کند.»

این قضیه خیلی مهم است: بازاریاب توصیه می کند ... نمی فروشد! فروش با بخش و یا واحد فروش است. شما وقتی کالا یا خدماتی را به یکی از دوستانتان توصیه می کنید، مثلاً وقتی که می گویید که برو فلان فیلم را ببین یا فلان کاست موسیقی را بخر، در واقع دارید خرید بلیط فیلم یا آن کاست را توصیه می کنید. شما دارید برای آن فیلم یا کاست موسیقی بازاریابی می کنید - گاه بدون آنکه خودتان خبر داشته باشید. افرادی که چیزی را توصیه می کنند حتماً خودشان آن را مصرف کرده اند و از آن رضایت داشته اند پس بازاریاب های موفق کسانی هستند که خودشان مصرف کننده کالا و خدماتشان هستند و از آن واقعاً رضایت دارند. کالا و خدماتی را بازاریابی کنید که واقعاً آن را خودتان نیز استفاده می کنید و از اینکه آن را بکار می برید رضایت دارید.

شرکت ها و موسسات، چه بزرگ و چه کوچک، باید تحقیق وشناسایی بازار هدف را سر لوحه اقداماتشان قرار دهند. نیازهای واقعی (کوتاه یا بلند مدت) بازارشان را پیدا کنند و خدمات یا محصولاتی را عرضه کنند که بتواند نیاز مردم را جواب بدهد. متقاعد کردن شرکت ها و موسسات در بکار گیری یا روی آوردن به بازاریابی حرفه ای کار ساده ای است شاید خیلی از آنها فکر می کنند تبلیغ یعنی بازاریابی، اما تبلیغ تنها یکی از ابزارهای بازاریابی است. بازاریابی حرفه ای استراتژی های متعددی دارد، تکنیک ها و تاکتیک های متعددی دارد که بازاریابان حرفه ای باید که آن شیوه ها و روش ها را بیاموزند و بلافاصله به همکاران خود آموزش دهند. حیات سیستم های کوچک و بزرگ در گرداب گسترده گیتی به میزان آموزشی که می بینند و یا ارایه می دهند بستگی دارد. به آنهایی که در برابر ایجاد تیم ها و یا واحدهای بازاریابی در یک شرکت یا موسسه کوچک مقاومت می کنند باید این را گفت که جلب اعتماد مخاطبین شما کار ساده ای نیست، کسی از کالا یا خدماتی که ارایه می دهید مطلع نیست، مزایای استفاده از کالا و خدمات شما را نمی دانند، پس چه باید کرد: گروه هایی را باید تعلیم داد تا به درستی کالا و خدمات شما را به دست مصرف کننده واقعی برسانند

سمنت پلاست سنگ سمنت پلاست سنگ مصنوعی سنگفرش کفپوش موزاییک موزاییک رنگی موزاییک نانو


مقاله بررسی روش فروش محصولات ( فروش سنگ مصنوعی سمنت پلاست)

روشهای فروش محصولات و سنگ های مصنوعی سمنت پلاست

بازاریابی پیامکی
فروش آنلاین
بازاریابی در شبکه های اجتماعی
بازاریابی از طریق ایمیل
طراحی سایت و بازاریابی اینترنتی
مراجعه مستقیم بازاریاب
فروش مستقیم با احداث فروشگاه

شما به وسیله ی 5 مورد اول باید برند خود را به همه معرفی کنید تا زمانی که بازاریاب ها و تیم فروش به اشخاص مراجعه می کنند این افراد دست کم یکبار اسم برند شما را شنیده باشد و تبلیغات شما را از ، پیامک و یا شبکه های اجتماعی دریافت کرده باشند. شما می توانید از طریق بازاریابی پیامکی یک بازار هدف خاص را انتخاب کنید، مثل مهندسین عمران ،مهندسین معمار ، پیمانکارها و دفاتر دکوراسیون داخلی و آنها را ترغیب کنید تا به صورت حضوری به دفاتر فروش شما مراجعه کنند و از محصولاتتان بازدید کنند.ولی سعی کنید از انتشار عکس نمونه های خاص خود، خودداری کنید زیرا این عکس ها به سرعت در شبکه های اجتماعی منتقل شده و احتمال تقلید و شبیه سازی کار شما توسط دیگر شرکت ها سریع تر اتفاق می افتد

همه ی این شیوه ها برای این است که شما برند خود را در میان مردم جا بیندازید و آنها را به سمت فروشگاه خود ترغیب کنید ، کار اصلی شما در فروشگاهتان است. اینکه چه کسی پاسخگوی مشتریان باشد. از چه ادبیاتی استفاده کند ، نوع برخورد او با مشتری به چه صورت باشد و چه مقدار در جلب رضایت مشتری قدرتمند عمل کند، بسیار مهم است.

:با نگاهی به آینده هوشمندانه استخدام کنید

بهترین راه برای جلوگیری از داشتن نیروهای فروش ضعیف این است که در وهله اول آنها را استخدام نکنیم و یا حداقل آنها را به سرعت شناسایی کنیم

اجتناب از قرار گرفتن در این وضعیت برای تیم مدیریت بسیار مهم است. تلاش کنید تا فروشندگان خود را در بالاترین سطح عملکردیشان نگه دارید و قبل از اینکه به بدترین فرد تیم و با پایینترین عملکرد ممکن تبدیل شوند در این روند مداخله کنید.
شرکتها باید قبل از هرگونه استخدام، مجموعه رفتارهایی را مشخص کنند که انگیزاننده موفقیت است. اگر شما یک پروفایل از رفتار انگیزاننده موفقیت را مشخص کردید، می‌توانید اطمینان حاصل کنید که افراد به این رفتارها گرایش و تعهد خواهند داشت.

تحقیقات نشان می‌دهند که کمپانیها، زمان زیادی را صرف آموزش 20 عضو برتر و زمان زیادی را هم صرف بهبود 20 درصد دارای پایین‌ترین سطح عملکرد می‌کنند. اما تمرکز بر هسته 60 درصدی وسط نیروی فروش بهترین و سودآورترین راه برای شما خواهد بود. برای برخی از افراد دارای عملکرد سطح پایین هیچ مقدار آموزشی تاثیری بر بهتر شدن آنها نخواهد داشت

شرکتها باید در طول مصاحبه شغلی انتظارات خود را به داوطلبان بگویند تا آنها بدانند که قرار است چه کاری را انجام دهند مانند کسی که سبک زندگی ناسالمی را پیش گرفته است، کارکنان فروش نیز گاهی اوقات به یک " رژیم فروش" برای به دست آوردن چشم‌انداز درمورد چالشهای آن نیاز دارند. برای مثال می‌توان به آنها حجم کمتری از کار را بدهیم تا بروی آن کنند. به این صورت آنها می‌توانند اعتماد به نفس خود را به دست آورند و از فرسودگی شغلی ناشی از تلاشهای بسیار برای فروشهای بزرگ جلوگیری کنند.شما باید تعادل بین اهداف واقع‌بینانه و ایجاد اضطراب عملکرد بیش‌ازحد را حفظ کنید. آنها نباید دفتر کار را یک مکان دلهره‌آور ببینند، این کار باعث روی‌گردانی بسیاری از افراد خواهد شد و آنهایی نیز که می‌مانند با وجود این فشار داخلی تنها تماسهای ناامیدانه‌ای می‌گیرند که در طی آن دائما به مشتریان دروغ می‌گویند تا فقط فروش خود را انجام دهند.

در واقع ، تحقیقات نشان می‌دهند که اعضا تیم بازاریابان به شدت ترجیح می‌دهند که تحت مربیگری سرپرست مستقیم خود باشند

شما باید کسی را برای نظارت بر تیم بازاریابی خود استخدام کنید که نه تنها مایل به سر و کله زدن با تیم باشد بلکه قادر به شناسایی نقاط ضعف آنها را باشد و به طور مستقیم با بازاریابان برای غلبه بر چالشهای خود کار کنند. بسیاری از شرکتها این اشتباه را مرتکب می‌شوند که بهترین بازاریابان خود را به سمتهای مدیریتی منصوب می‌کنند، درحالی که اغلب فروشندگان خبره، مهارت و چابکی مربیگری که برای هدایت موثر یک تیم موردنیاز است را ندارند.

از فروشندگان خود بخواهید که تماسهای فروش خود را برای شما شرح دهند تا نکاتی را که می‌تواند تماسهای آنان را بهبود بخشد به آنها تذکر دهید

شش مرحله تماس با مشتریان بالقوه

-ابتدا هدف خود را از برقراری تماس با مخاطب تعیین کنید:

-بدانید که به دنبال چه چیزی هستید؟ چه اطلاعاتی می خواهید؟ و چه اطلاعاتی باید بدهید؟ می توانید این اهداف را مدنظر داشته باشید:

- آشنا شدن با مشتری

- شناسائی نیازهای مشتری و موقعیت او

- تشویق مشتری برای تشکیل جلسۀ مشترک

- فروش محصول و ...

- بر ترس خود غلبه کنید : می دانید از چه می ترسید؟ از نه شنیدن . اما نه شنیدن امری عادی است که همواره در اولین تماس با مخاطبتان وجود دارد. مطمئن باشید که این نه شنیدن به معنای نخریدن محصولتان نیست. مردم کارها را برای دلایل خودشان انجام می دهند نه ما. آنها بوسیلۀ علاقۀ شخصی خودشان دارای انگیزه هستند. شاید این جمله را شنیده باشید که " چی به من می رسه؟" همچنین بسیاری از مردم از آنچه که به آنها گفته شود انجام دهند یا قانع برای انجام دادن شده باشند مقاومت می کنند ، اما آنها دوست دارند یاد بگیرند چگونه انجام دهند یا چه چیزی را انجام دهند. اگر به مردم بخندید آنها هم خنده به شما تحویل می دهند.

- به صدا و نحوۀ صحبت کردن خودتان دقت کنید : از خصوصیات یک فروشندۀ موفق خودجوش بودن و سرزندگی است. هنگام صحبت کردن با محبت،گرم و شمرده صحبت کنید. صحبت کردن درست باعث می شود تا علاقه و اعتماد به نفس به شخص مخاطب منتقل شود و اعتماد او جلب شود.

- ارتباط با مشتری را به صورت مداوم در برنامۀ کاری خود قرار دهید: برقراری تماس زمانی مؤثر است که به صورت مداوم انجام شود. در هر مقطع زمانی مشتریان بالقوه شما را فراموش می کنند چرا که مشغلۀ کاری این فرصت را به آنها نمی دهد که با شما تماس بگیرند. تماس مداوم با مشتری اصل مشتری مداری است و باعث می شود تا مشتری اطمینان پیدا کند که شما به او اهمیت می دهید البته این بدان معنی نیست که در او چنین تصوری را ایجاد کنید که به او محتاج هستید بلکه باعث ایجاد یک احترام دوسویه می شود. اگر توانسته اید با مشتری خود رابطۀ دوستی ایجاد کنید حتی یک احوال پرسی ساده هم بسیار مؤثر است و یا تشکر از او و یا ارسال کارت تبریک در ایام خاص.

- در برقراری تماس سعی کنید وقت زیادی هدر نشود: سعی کنید بر زمان به صورت بهینه و مناسب کنترل داشته باشید تا بتوانید تعداد تماس های بیشتری در واحد زمان داشته باشید.

- پیگیری را فراموش نکنید: با اولین تماس امکان اینکه به نتیجۀ دلخواه خود برسید تنها 44% خواهد بود. به طور کلی گفته می شود که فرآیند فروش به شش مرحله تقسیم می شود . همانطور که گفتم در مرحلۀ اول 44% امکان فروش وجود دارد. در مرحلۀ دوم این مقدار به 16% می رسد . مرحلۀ سوم 14% ، مرحلۀ چهارم 12% ، مرحلۀ پنجم 8% و در مرحلۀ ششم تنها احتمال 3% امکان فروش محصول مهیا می شود. برخی از افراد موضوع پیگیری در بازاریابی را یک عمل به دور از اخلاقیات تلقی می کنند و تصورشان بر این است که بازاریاب مشتری را تحت فشار می گذارد. اغلب آنها تا به حال نه فروشنده بودند نه مطلبی راجع به آن خوانده اند و این در حالی است که خودشان اجناسشان را طی همین پی گیری خرید می کنند و بدون اینکه متوجه باشند پروسۀ بازاریابی روی آنها انجام می شود و در نهایت نیازشان برطرف می شود و بازاریاب یکی دیگر از مشکلاتشان را طی همین پی گیری حل می کند

نکاتی که یک فروشنده برای فروش بهتر باید رعایت کند:

-به مشتریان بالقوه همیشه با این دید نزدیک شوید که به آنها خواهید فروخت.

-همیشه به توصیه دیگران درباره سر و وضع و نحوه حضورتان گوش کنید.

-اگر می خواهید دیگران به حرفتان اعتقاد پیدا کنند اعتماد به نفس داشته باشید.

-سخنان خود را ضبط و اشکالات آن را برطرف کنید.

-مطالب و مهارتهایی را که فرا می گیرد مرتبا مرور و تمرین کنید.

-نیاز واقعی مشتری را سریعا شناسایی کنید و آن را برآورده سازید.

-به مشتری به چشم یک دوست نگاه کنید نه به چشم دشمن

-ممکن است چیزهایی که برای مشتری اولویت دارد با آنچه شما انتظار داشتید تفاوت داشته باشد.

-هرگاه به مشتری قولی دادید به آن عمل کنید.

-با هدفمند کردن و برنامه ریزی کردن در وقت و نیروی خود صرفه جویی کنید.

-به مشتریان جدید و فعلی به یک میزان توجه کنید.

-پی گیری را در دستور کار خود قرار دهید.

-عادت داشته باشید که پس از هر فروش به مشتری خود زنگ زده و ببینید که آیا رضایت او جلب شده است.

-لحظه ای تامل کنید و از دید مشتری نگاه کنید که شرکت شما چگونه تماس های تلفنی را پاسخ می دهد.

-برای ترغیب مشتری به خرید مزایای رایگان و دیگر مزایای محصولاتتان را به وی گوشزد کنید.

-به مشتریان اطلاعاتی را بدهید که واقعا نیاز دارند.

-قبل از آنکه به مشتری قولی بدهید مطمئن شوید که شرکت قادر به انجام قول های شما می باشد.

-تا آنجا که ممکن است کوتاه صحبت کنید. فقط به موضوع اصلی بپردازید و پایانی مثبت داشته باشید.

-تجزیه و تحلیل کنید که اگر به جای طرف مقابل بودید چه کار می کردید.

-از رفتار مخالفت آمیز و ستیزه جویانه اجتناب کنید و با مشتری همفکری کنید.

-هرگز از رقبای خود انتقاد نکنید بلکه سعی کنید عملکردی بهتر از آنها داشته باشید.

-سعی کنید همیشه جو مذاکرات را دوستانه نگه دارید.

-مشکلاتی را که نمی توانید حل کنید سریعا با مدیر خود در میان بگذارید.

-فارغ از نتیجه ای که به دست می آورید از مشتری به گرمی تشکر کنید

-انتقادهای جدی مشتری را مد نظر قرار داده و از شکست درس بگیرید

 

سمنت پلاست سنگ سمنت پلاست سنگ مصنوعی سنگفرش کفپوش موزاییک موزاییک رنگی موزاییک نانو